گاهی اوقات ..

نامرعی.

پدر بزرگم فعلا قرار نیس بمیره ولی مادرم جوری رفتار میکنه که انگار دیگه آخرشه. ما قبلا هیچ روز در هفته خونه شون نمیخوابیدیم ولی جدیدا هفته ای یه روز میمونیم، که مثلا وقتی فوت کرد عذابی به دلش نمونه 

عذابی به دلمون نمونه

خب نمیتونم با خودم تو این مورد  صادق نباشم

از لحظه ای که اومدم دلم میخواد برگردم خونه ولی دیگه دیر شده برای برگشتن. میام اینجا از خونه فرار کنم

وقتی اینجام. دلم میخواد باز دوباره فرار کنم

کاش میتونستم برای یک سال ناپدید بشم  

یا یه جوری نامرعی میشدم تا هیچ کس نبینتم

 آخرین باریه که اینجا میام. تا آخر مرداد دیگه نمیام. 

سند باد
۲۵ تیر ۹۹ , ۰۹:۵۹

چرا آخه انقدر فراری؟

پاسخ :

گاهی اوقات فکر میکنم با محیط خونه مشکل دارم.همه چیز یه جورایی غم انگیز چیده شده. انگار در و دیوار بهت حمله میکنن تا اشکت رو دربیارن. شایدم از خودم فراریم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan