گاهی اوقات ..

خنده های الکی

یکی رو میشناختم  یه چند سالی افسرده شده بود . تو هر جمعی هم تا میخواست از نگرانی هاش بگه بقیه ازش مثل کسی که بیماری واگیر دار داره .فرار میکردن . از ترس اینکه افسردگی نگیرن باهاش به حرف زدن ادامه نمیدادن 

خلاصه به مرور دیگه حرف ناراحت کننده ای نمیزد وقتی تو مهمونی ها دعوت میشد . پابه پای بقیه هم جک میگفت و میخندید .مخصوصا امسال که دیگه تو هر جمعی خودشو جا کرده بود . هیچ کس باور نمیکرد این شخص تا دوسال پیش چقدر منزوی بود .امروز خبر خودکشی شو شنیدم در صورتی که هفته پیش پشت تلفن داشتم باهاش میخندیدم.چقدر این تظاهر کردن بهش فشار اورده 

 

 

گل بارون زده بهاری
۱۴ دی ۹۹ , ۰۱:۲۶

چقدر میفهمم این متن رو...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan