گاهی اوقات ..

من نیاز به دشمن ندارم

یه روز میرسه که دیگه هیچی برات اهمیت نداره

نمیدونم این خوبه یا نه 

ولی مطمعنم یه روز میرسه که نشستی کنار پنجره و به این فکر میکنی که همه چی چقدر کوچیک بود

چقدر بازی خوردیم 

 تو رو وقتی بازی میدادن نمیتونستی این قسمت از دنیارو هم تصور کنی که آخرش قراره همه چی وقتی به این فکر میکنی که بی اهمیت بود کنار همون پنجره تموم بشه .من پشیمونم . باور کن با تک تک سلول های بدنم میتونم هر روز سرود چه غلطی کردم رو برات اجرا کنم . روزی نیس که خودمو به کارای مسخره مشغول نکنم . که فقط فراموش کنم چهار ماه قبل داشتم به چی فکر میکردم . که فقط فراموش کنم حتی ارزشمند ترین آرزو هارو میشه با چند قرون پول کثیف قربانی کرد . و به حدی از خودم ضربه خوردم که دلم میخواد خودمو سلاخی کنم.اینجا هیچ قصابی وجود نداره جز خودم 

تو زندگیم هیچ کسی رو به اندازه خودم راغب ندیدم که بخواد تک تک چیزایی که دوس دارم ازم بگیره 

من نیاز به دشمن ندارم 

 

 

 

گل بارون زده بهاری
۰۶ بهمن ۹۹ , ۲۳:۱۵

خودتو سرزنش نکن 

مطمئن باش برای تک تک کارات دلیل خاصی داشتی 

خودتو بفهم و ببخش 

پاسخ :

ممنون بابت پیامت.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan